مال دنیا کثیفه ؟!

نام خدا

چقدر اطرافم این جمله رو میشنوم که " مال دنیا کثیفه" و یا " پول چرک کف دسته‌" و تمام کسانی که این حرفو میزنن به شدت نیازمند کمک مالی اند و هزار تا گره توی مسائلشون هست . اما هیچ وقت ندیدم کسی که پولداره بگه پول چرک کف دسته !

نمی دونم توی تاریخ کدوم احمقی اینو ساخته و بخورد یه سری احمق تر داده ! اما همینو میدونم تمام کسایی که توی زندگی همچین حرفی رو زدن یا معنی حرفشون رو نفهمیدن و بد بخت شدن و یا فهمیدن و خواستن دیگرانو بدبخت کنن !

معروفترین جمله ای که در باب پول و مال دنیا به ذهنم میرسه مال حضرت علی (ع) که فرمود : ای دنیا برو که تو را سه طلاقه کردم . سه طلاقه کردن دنیا یعنی حب مال دنیا نداشتن نه اینکه از همه چیز بریدن !

خود همین امام علی (ع) یه باغ نخل داشت که به شدت روش زحمت میکشید و درآمدش از اون رو صرف فقرا میکرد.

امام صادق (ع) در حالی که مریض بود در هوای ظهر عربستان روی باغی که داشت بیل میزد و زحمت میکشید و در جواب اون نادانی که بهش گفت اگه در این حالت از دنیا بری جواب خدا رو چی میدی ؟ آیا میگی که برای مال دنیا خودم رو فدا کردم ! فرمود : به خدا میگم در حال عبادت تو روحم از جسمم جدا شد. کی میگه پول در آوردن بده ؟

مخصوصا اگه اون پول حلال هم باشه و حق تو هم باشه باید صددرصد بهش برسی .

داستان بعضیا داستان گربه ایه که دستش به گوشت نمیرسید میگفت اه اه بو میده !

به عنوان مثال بهت میگن اگه توی این امتحان نمره ده/10 بگیری قبولی . اما...

بقیه در ادامه مطالب...

ملک سلیمان نبی را دریابید!

اگه تا امروز ملک سلیمان رو ندیدید ،‌ پیشنهاد میکنم حتما ببینید
قطعا انتقاداتی به فیلم ملک سلیمان وارده اما خوبیهاش اینقدر هست که انقادات به چشم هم نمی یاد

1

. داستان فیلم حقیقی و از قرآن و  بر اساس تحقیق مسمانان و شیعه هست

2. قصه ای تخیلی و ساختگی از قهرمانی تنها نیست که به سبک غربی دنیا رو نجات میده بلکه داستان پیامبریه که با تکیه بر امداد های الهی سعی بر نجات و رستگاری مردم داره ، اگه این فیلم رو بینندگان ایرانی حمایت نکنن باید به همون فیلمهای خوش ساخت هالیوودی کفایت کرد که پیامبری بنام گاندولف بیاد و با کمک جادو دنیا رو نجات بده !

3. فیلمیه که حدود 5 میلیارد تومن هزینه برای ساخت برداشته و این در مقابل فیلمهای جفنگ و بی معنی ای از نوع دلداده و حلقه های ازدواج و صد ها نوع از اینها یعنی واقعا یه کار عظیم . این کار عظیم برای این بوده که سازندگان به قشر ایرانی اعتماد کرده و برای اونها شخصیت قائل شدند به عنوان کسانی که حق دارند فیلمی با ارزش بالا هم از لحاظ معنی و مفهوم و هم از لحاظ...

بقیه در ادامه مطالب...

مختارنامه

بنام خدا
خدا رو شکر بعد از سالها تو این کشور یکی پیدا شد که یه سریال بسازه که نقش اولش معصوم نباشه
از اینهمه نقش اول عاری از خطای سریالهای تاریخی کم کم داشت مور مورم میشد
دست رو خوب سوژه ای هم گذاشتن - مختار
شخصیتی که پر از افت و خیزه ، پر از کشمکش ، پر از مبارزه های با نفس که گاهی اون نفس رو زمین میزنه و گاهی نفس اونو زمین گیر میکنه
وقتی چند سال پیش خبر ساخت این سریال رو شنیدم با خودم گفتم یه سریال تکراری مثل بقیه است ، مخصوصا از صحنه هایی که نشون میدادن کاملا معلوم بود
اما اگه این سریال هیچی نداشته سه چیزش فوق العاده اس 1. شخصیتها رو درست نشون داد 2.شرایط رو خوب نشون داد 3. سریال برای نوجوانان و جوانان به دلیل داشتن صحنه های هیجانی و مبارزات تقریبا اکشن کشش زیادی داره که همین کشش اونها را تاپایان سریال پای تلویزیون نگه میداره

بقیه در ادامه مطالب...

خداحافظ پلنگ

بنام خدا
این خاطره بر میگرده به دوران خدمت
قبل از گفتن این خاطره باید ابتدا پلنگ رو معرفی کنم
پلنگ نام موشی بود که توی آسایشگاه ما زندگی میکرد ؛ البته تمام چم و خم کل محوطه رو هم مثل کف چنگالش میدونست .
مدتها ما با یاد پلنگ میخندیدم ، با کارهایی که انجام میداد و با انرژی هایی که از ما میگرفت و به اینکه چطور چند تا سرباز آماده نمی تونن یه موشو بگیرن به زرنگی اون میخندیدم ، برای همین اسمشو گذاشتیم پلنگ .
و اما عاقبت پلنگ ، پلنگ با دخل و تصرف هایی که توی جیره غذایی ما انجام میداد عاقبت خوشی در انتظارش نبود . وقتش بود که یه جشن پتوی خوبی براش بگیریم و از خجالتش در بیایم . عاقبت اجل پلنگ هم رسید .
این خاطره رو من چند روز پیش که داشتم توی وسایلم سرک میکشیدم توی سررسید سالی که سربازی بودم پیدا کردم ، یه سررسید داشتم که معمولا توش چیز میز مینوشتم چون یه وبلاگ نویس نمی تونه بدون نوشتن زنده بمونه .


این خاطره رو از همون سر رسید مستقیما انقال میدم اینجا :

بقیه در ادامه مطالب...

میم مثل مترو

یادمه با یکی از دوستا که رفته بودیم مرقد امام خمینی برای تفرج و گشت و گذار ، وقتی که بر میگشتیم طرف مترو دیدم مترو واستاده و همه دارن سوار میشن گفتم بدو که اونم دنبالم اومد ، دیدم همه شلوغن جز آخری .
خلاصه بدو بدو رفتم که سوار شم مامور جلومو گرفت هی میگفت آقا نمیشه سوار شی حالا من با همون حال سوار شدم اون دوستم هم داشت میومد سوار شه در حالی که رفتم تو واگن از مامور پرسیدم چرا نمیشه سوار شیم اینهمه جا !
یه نگاه عاقل اندر سفی کرد و گفت : آخه زنونه است !!!
نگاه که کردم دیدم مثل اینکه واگن بانوان ( فقط بانوان ) سوار شدیم
ما رو میگی حالا ، زود کماندویی پیاده شدم و به دوستم گفتم بدو بدو زنونه است !
تا خود تهرون داشتیم میخندیدیم
خداییش تو دو سه سال گذشته اینقدر ضایع سوتی نداده بودم

بقیه در ادامه مطالب...